Reading is a discount ticket to everywhere

Mary Schmich
رابطه هوش هیجانی و راهبردهای یادگیری زبان انگلیسی با مهارت زبان انگلیسی در دانشجویان زمان مطالعه: 5 دقیقه

رابطه هوش هیجانی و راهبردهای یادگیری زبان انگلیسی با مهارت زبان انگلیسی در دانشجویان

محققین کشف کرده اند که فراگیران زبان خارجه موفق در مقایسه با همکلاسی هایشان که خیلی موفق نبوده اند از فرایندهای راهبردی ذهنی بیشتری (راهبردهای یادگیری) استفاده کرده و به طور مکرر از آن ها بهره جسته اند. راهبردهای یادگیری ابزاری هستند که فراگیر برای یادگیری زبان از آن ها استفاده می نماید. راهبردهای یادگیری به طور گسترده به عنوان اعمال خاص یا تکنیک هایی که دانش آموزان اغلب به طور عمدی برای بهبود پیشرفت شان در توسعه مهارت های زبان دوم استفاده می کنند معرفی شده اند.

استفاده از راهبردهای یادگیری زبان توسط فراگیران تحت تاثیر عوامل متعددی می باشد. از جمله این عوامل می توان به انگیزه، جنسیت، پیش زمینه فرهنگی، نوع تکلیف، سن و مرحله ی زبان دوم، سبک یادگیری، رشته تحصیلی، سطح مهارت زبانی، منشاء ملی و اخلاقی اشاره کرد.

در میان عوامل مختلفی که با فرآیند یادگیری زبان خارجه مرتبط هستند، هوش هیجانی می تواند نقش مهمی در آموزش و یادگیری زبان ایفا نماید. تحقیقات علمی نشان داده اند که تنها داشتن هوش عقلانی زیاد برای کسب موفقیت کافی نیست و علاوه بر بهره ی هوشی، عامل دیگری نیز لازم است که از آن به عنوان هوش هیجانی نام برده می شود.با ارزیابی هوش هیجانی می توان امکان موفقیت فرد را در زندگی فردی و اجتماعی پیش بینی نمود. در بررسی های انجام گرفته روشن شده است که عوامل کامیابی افراد برجسته، ناشی از احساسات مثبتی است که آنان در خود ایجاد می نمایند و افراد ناموفق کسانی هستند که احساسات منفی را در خود پرورش می دهند.

هوش هیجانی عدم موفقیت افراد با ضریب هوش بالا و همچنین موفقیت غیرمنتظره افراد دارای هوش متوسط را تعیین می کند. یعنی افراد با داشتن هوش عمومی متوسط و هوش هیجانی بالا بسیار موفق تر از کسانی هستند که هوش عمومی بالا و هوش هیجانی پایین دارند. لذا هوش هیجانی پیش بینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرس ها است.

این هوش بنا به نظر بار-اون پنج مؤلفه به شرح زیر دارد و افرادی که تعداد بیشتری از این مؤلفه ها را در خود بیابند هوش هیجانی بالاتری دارند. مؤلفه اول شامل مهارت های درون فردی، مؤلفه دوم شامل مهارت های میان فردی، مؤلفه سوم شامل سازگاری، مؤلفه چهارم شامل کنترل استرس و مؤلفه پنجم شامل خلق عمومی.

جمعیت مورد نظر در این پژوهش کلیه دانشجویان رشته زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز که در سال تحصیلی 1388-1389به تحصیل اشتغال داشتند، می باشد. نمونه تحقیق شامل 117 دانشجوی دختر و پسر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند.

از یافته های این پژوهش چنین برمی آید که بین هوش هیجانی و مهارت زبانی دانشجویان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. رابطه میان یادگیری زبان انگلیسی و توانش های احساسی با در نظر گرفتن ماهیت کلاس های درس انگلیسی تعجب آور نیست. یادگیری زبان خارجه به نظر برای فراگیر دشوار، پر از استرس و فشار می باشد بخصوص برای بزرگسالان چرا که آن ها می بایست به زبانی صحبت کنند که زبان مادریشان نیست. آن ها اشتباهات زیادی را در این فرآیند مرتکب می شوند که دانستن این مطلب باعث عدم پیشرفت شان خواهد شد.

معمولا محیط کلاس درس انگلیسی در ایران تهدید کننده به نظر می رسد و اشتباهات فراگیران سریعا به طور مستقیم تصحیح می شود. فراگیران به دلیل ترس از خطا نه می نویسند و نه صحبت می کنند تا زمانی که احساس کنند کاملا عاری از خطا هستند. بنابراین طبیعی به نظر می رسد که عوامل احساسی و هیجانی در زمینه یادگیری زبان انگلیسی تاثیر عکس بگذارند. می توان گفت که عوامل متعددی بر روند رشد یا تنزل هوش هیجانی تاثیرگذار می باشند. مدرسه، محیط بیرونی و از همه مهم تر، خانواده نقش تعیین کننده ای در این زمینه دارند.

بر خلاف گذشته که تصور می شد توانایی یادگیری هر فرد تابعی از میزان هوش و استعدادهای اوست، در چند سال اخیر این نظریه در میان روان شناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیین کننده عوامل ذاتی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیرذاتی دیگری نیز در این رابطه مهم قلمداد می شوند. یکی از این عوامل، راهبردهای یادگیری و یا عبارت دیگر راهبردهای شناختی و فراشناختی است. منظور از راهبردهای فراشناختی، تدابیری است جهت انتخاب هوشیارانه ی روش های مناسب، نظارت بر اثر بخشی آن ها، اصلاح اشتباه ها و در صورت لزوم تغییر راهبردها و جانشین سازی آن ها با راهبردهای جدید است .

راهبردهای فراشناختی عبارتند از:

راهبردهای برنامه ریزی : تعیین هدف مطالعه، پیش بینی زمان لازم برای مطالعه و یادگیری، تعیین
سرعت مطالعه، تحلیل چگونگی برخورد با موضوع یادگیری، انتخاب راهبردهای شناختی
راهبردهای کنترل و نظارت : ارزشیابی پیشرفت، نظارت بر توجه خود، طرح سؤال در ضمن مطالعه
و یادگیری، کنترل زمان و سرعت مطالعه، پیش بینی سؤال های امتحان
راهبردهای نظم دهی : تعدیل سرعت مطالعه و یادگیری، اصلاح یا تغییر راهبرد شناختی

 

از این روی می توان متوجه شد که اکثر مدرسین در همین راستا برنامه ریزی و تدریس می نمایند و به نظر می رسد که چگونگی روش تدریس مدرسین بر میزان استفاده از راهبرد فراشناختی توسط فراگیران تأثیر می گذارد. لذا به معلمان پیشنهاد می شود در طول دورە آموزش، در درجە نخست به یادگیری خود و در درجە دوم به آموزش فراگیران مبادرت ورزند، تا بتوانند از این طریق بر پیشرفت آن ها تاثیر چشمگیری بگذارند. هم چنین پیشنهاد می شود معلمان به جای تمرکز بر حجم یادگیری فراگیران، به روش های یادگیری و افزایش مهارت های آنان در یادگرفتن توجه کنند. فراگیران از طریق آموزش راهبردهای فراشناختی و عاطفی می توانند مهارت های یادگیری خود را توسعه دهند و به کسب دانش مبادرت ورزند و بدین ترتیب به فراگیران فعال تبدیل شوند.


ارسال دیدگاه